فهم و برداشت مولانا از خدا، جهان، انسان

Authors

صالح حسن زاده

دانشگاه علامه طباطبایی

abstract

مولانا معتقد است که در پس همه پدیده های این عالم، وجودی است کامل، آگاه، نامتناهی و دارای همه صفات و اسمای حسنی. مولوی این وجود را خدا می نامد. خداوند منشأ و سرچشمه لایزال هستی و زندگی است. خداوند خالقی است که همه کائنات را از «عدم» و فقط به اراده خویش آفریده است. کانون و محور اندیشه مولانا خداوند «فعال ما یشاء» و قادر مطلق است. به نظر مولوی در یک سوی هستی، خدای نامتناهی، روح و جان جهان قرار دارد، و در سوی دیگر جهان متناهی و پیوسته در تضاد و شدن. همه تضادها متعلق به کثرت است و کثرت سرانجام به وحدت باز می گردد. این جهان حادث و مخلوق به اراده و قدرت خداوند، هر لحظه از فیض جاری الهی مستفیض است. خداوند با اعمال قوانین دقیق به همه اجزا و ذرات عالم، ربوبیت، حاکمیت و مشیت خود را بر آن جاری می سازد. در جهان همه قدرت ها و توانش ها در حقیقت وابسته به قدرت خداوند است. در فاصله میان آن دو جهان، خدای نامتناهی و جهان متناهی، انسان قرار دارد. انسان از نگاه مولوی موجودی است عظیم، پر ظرفیت، پر راز و رمز که در جهان خلقت حضور خود را تجربه می کند. انسان مورد نظر مولوی، موحد و یگانه پرست است. او محو در صفات و اسمای خداوند است. این انسان برای پیروزی بر تعارضات درونی و تمایلات حیوانی همواره در جهاد و مبارزه با خود است. سلوک عرفانی، عبادت عاشقانه و خودسازی توشه راه اوست. او به عشق و محبت الهی همه مخاطرات«سفر الی الله» را پذیرفته، دم به دم خود را به حوزه جاذبه ربوبی نزدیک می سازد. بدین ترتیب مولانا با استفاده از زبان بلند عرفان و هنر صنعت شعر و نثر روح نواز، دیدگاه خود در باره خدا، جهان، و انسان و رابطه آنها را بیان می کند. استفاده از آیات قرآن و مفاهیم مکتب اسلام، به دیدگاه مولانا غنا و وضوح بیشتری بخشیده است. هدف این مقاله تحلیل و بررسی این دیدگاه است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

خدا و انسان در جهان اسطوره‌ای همر و هسیودوس

همر با سرودن ایلیاد و ادیسه و هسیودوس با سرودن ثئوگونیا و کارها و روزها فقط آثار ادبی ماندگار خلق نکردند، بلکه جهان اسطوره‌ای را به نظم درآوردند و فرهنگ یونانی از این نظم سربرآورد و بالنده شد. به این جهت بود که یونانیان شاعران را و به‌ویژه این دو شاعر را فقط هنرمندان خود نمی‌دانستند، بلکه آن‌ها را به چشم مربیان خود می‌دیدند. از این رو، درکی جامع از جهان اسطوره‌ای این دو شاعر و مفاهیم اساسی آن ب...

full text

پیام مولانا برای جهان امروز و انسان معاصر

جهان امروز دارای تفاوت‌هایی بسیار با دوران گذشته است. عنصر اصلی تفاوت‌های مربوط را می‌توان در «کیفیت عقلانیت» و «نوع خردورزی» خلاصه کرد. عقلانیت نوین و مدرن، با وجود قابلیت‌ها و توانایی‌ها، کاستی‌هایی نیز دارد که محتاج بازاندیشی‌های گسترده است. از آن‌جا که «مولانا جلال‌الدین محمد بلخی»، دارای دیدگاه‌های بدیع، جامع و انتقادی نسبت به عقلانیت است، در این مقاله با الهام از اندیشه‌ها و افکار بلند و...

full text

قرائتی نو (غیرارسطویی) از انسان، خدا و جهان در نظام فکری دکارت

دکارت را به‌درستی پدر فلسفة‌ جدید می‌نامند. اما باید دید چرا فلسفه‌ای که دکارت طرح آن را درمی‌اندازد، با وصف «جدید» همراه است. تازگی نظام فلسفی دکارت به این است که می‌کوشد تصویر تازه‌ای از انسان، خدا و جهان عرضه کند؛ تصویری که با آنچه از این سه مقوله در فلسفة سنتی سراغ داریم، متفاوت است. انسان دکارتی با انسان ارسطویی بسیار فرق دارد. انسان ارسطویی حیوان ناطق است؛ یعنی به‌جهت برخورداری از نفس است...

full text

مطالعۀ تطبیقی جهان، خدا و مرگ در دو اثر «مثنوی معنوی» «مولانا» و «تأملات» «هوگو»

نوشتار حاضر پژوهشی است تحلیلی _ تطبیقی دربارۀ اندیشه‌ها و اعتقادات «مولانا جلال‌الدین محمد بلخی» بزرگ مرد شعر و ادب و عرفان اسلامی ایران زمین و «ویکتور هوگو» نمایندۀ شعر و شاعری رمانتیک قرن 19 میلادی در فرانسه. نگارنده در این تحقیق می-کوشد تا با تطبیق آراء و اندیشه‌های «مولانا» و «ویکتور هوگو» دربارۀ «خدا»، «جهان» و «مرگ» به نقاط تشابه و تفارق این دو جهان‌بینی بپردازد و به این نکته دست یابد که ...

full text

تحلیل و نقد برداشت دکارت از خدا

تصویر دکارت از «خدا»، جوهری نامتناهی، سرمد، تغییرناپذیر، قائم به ذات، عالم مطلق، قادر مطلق و آفریننده هر موجود دیگری است. تقریر وی از برهان وجودی برای اثبات خدا، چندان تازگی ندارد و جذابیت آن بیشتر از این جهت است که او دیدگاه مکانیستی و هندسی خویش از جهان را با توسل به اثبات وجود خدا توجیه می‌کند و ازاین‌رو خدا در فلسفه دکارت، شأن وجودی ندارد؛ بلکه شأن او معرفتی است که درنتیجه با خدای واقعی، فا...

full text

خدا و انسان در جهان اسطوره ای همر و هسیودوس

همر با سرودن ایلیاد و ادیسه و هسیودوس با سرودن ثئوگونیا و کارها و روزها تنها آثار ادبی ماندگار خلق نکردند بلکه جهان اسطوره ای را به نظم آوردند که فرهنگ یونانی از این نظم سربرآورد و بالنده شد. به این جهت بود که یونانیان شاعران را و به ویژه این دو شاعر را فقط هنرمندان خود نمی دانستند بلکه آنها را به چشم مربیان خود می دیدند. از این رو، درکی جامع از جهان اسطوره ای این دو شاعر و مفاهیم اساسی آن برای...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
آینه معرفت

جلد ۹، شماره ۱۸، صفحات ۰-۰

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023